خیانت همسر

Question

بعد 30 سال زندگی همسرم برای یک سال یک زن 24 سال کوچکتر از خودش را صیغه کرده بود. من بعد از 10 ماه فهمیدم و او بلافاصله رابطه را قطع کرد. الان هر دو در حال تراپی هستیم و زندگی بدی نداریم. دختر 21 ساله ام چند ماه از من زودتر با خبر شده بود و برای چند ماه به هیچ کس نگفته بوده و الان اضطراب و افسردگی دارد. من نمی توانم موهبتی در این قضیه پیدا کنم. حتی اگر موهبتی هست، به قدری ضربه ای که خوردیم شدید بود که به هیچ چیز نمی ارزید. لطفا راهنمایی کنید.

Answer 1

"پاسخ دکتر حورایی":

باسلام؛ اول اینکه گاهی این اتفاق ها باعث می شود اولا انسان قدر زندگی و همسر خود را بیشتر بداند ثانیاً اگر خطایی در رفتار خود داشته که به پیش آمدن این موضوع کمک کرده باشد متوجه آن شده و آن را اصلاح کند. اینها همه موهبت است ضمن اینکه امکان داشت این موضوع بلافاصله تمام نشود و هم چنان این رابطه ادامه می داشت. اما به لطف خدا خیلی زود همه چیز تمام شد . دوم اینکه آن چه بسیار ضرورت دارد این است که شما به هیچ عنوان به گذشته فکر نکنید. به هر حال کسی دچار لغزشی شده است و بلافاصله بلند شده است. مرور ذهنی این اتفاق که چرا شوهرم این کار را کرد و نباید چنین می کرد به شدت به روحیه ی شما لطمه می زند و کارکرد مثبت شما را مختل می کند. هر بار که آن اتفاق به ذهن تان آمد بلافاصله ذهن تان را به موضوعی دیگر معطوف کنید و مطمئن باشید مرور ذهنی این مطلب خدعه و فریب شیطان است که شما را نسبت به همسرتان و زندگی تان دلسرد کند. چهارم اینکه اگرچه روشن است که من رفتار خطای همسرتان را تایید نمی کنیم ولی در عین حال به شکل یک فاجعه به موضوع نگاه نکنید. همسر شما معصوم نیست و همانطور که یک نفر ممکن است لغزشی در گفتار داشته باشد و به غیبت و دروغ بیفتد ، دیگری نیز ممکن است لغزشی در رفتار داشته و از این جهت خطا کند. بنابراین مراقب باشید به شکل یک جنایتکار به همسرتان نگاه نکنید و همه ی خوبی های گذشته ی او را زیرسوال نبرید. اگر ما انسان ها خطای بزرگی کنیم و از خدا عذرخواهی کنیم خدا بلافاصله ما را می بخشد. روحیه ی عفو و بخشش و فراموشی داشته باشید. نکته ی آخر اینکه تمام حال و روحیه ی دخترتان به نوع واکنش شما وابسته است وقتی شما اظهار ناراحتی فراوان می کنید و در جلوی دخترتان پدر را مورد انتقاد قرار می دهید طبیعی است که دخترتان از مشاهده ی حال و احوال ناراحت شما از لحاظ روحی به هم می ریزد . بنابراین همه چیز به شما وابسته است. اگر گذشته را فراموش کنید و از پدر به نیکی یاد کنید و حالتان خوب باشد دخترتان نیز با موضوع کنار خواهد آمد.