باسلام شوهر من حدوددوماه است که بیکار وتوی خونه دنبال کار نمیره منم میترسم بگم برو دنبال کار بگه منو از خونه بیرون میکنی همش به من میگه اینقدر کارنکن خیاطی میکنم لباس میشورم هر کار میکنم گیرمیده میگه از وقتی من توی خونه ام کنار من بشین وهیچ کار نکن منم از این که یکجابشینم خیلی رنج میبرم نهایت یک ساعت بتونم هیچ کاری نکنم وهمش به خاطر چیزهای کوچک قهرمیکنه مثلا تو چرا من یه ساعت ازخواب بیدارشدم توی خودت بودی چرابه این آقاسلام کردی چرا....؟چه کنم